ولی خاص و ولی عام – تفاوت ها و اختیارات (راهنمای جامع)

ولی خاص و ولی عام - تفاوت ها و اختیارات (راهنمای جامع)

ولی خاص و ولی عام

ولایت در حقوق ایران، به معنای قدرت و اختیاری است که قانون به یک شخص می دهد تا از اموال و گاهی اوقات امور شخصی اشخاصی که به دلیل عدم اهلیت قانونی (مانند صغار، مجانین یا سفها) قادر به اداره امور خود نیستند، نگهداری و محافظت کند. این نهاد حمایتی برای حفظ حقوق و منافع این افراد آسیب پذیر در جامعه ضروری است و به دو دسته اصلی ولی خاص و ولی عام تقسیم می شود. هر یک از این دو نوع ولایت، دارای مصادیق، اختیارات و وظایف مشخصی هستند که شناخت دقیق آن ها برای افراد عادی، دانشجویان و حتی متخصصان حقوقی حائز اهمیت است.

مفهوم ولایت و جایگاه آن در حقوق ایران

ولایت، از مفاهیم بنیادین و کهن در فقه اسلامی و نظام حقوقی ایران است که ریشه در ضرورت حمایت از افراد ناتوان در اداره امور خود دارد. این واژه در متون حقوقی و فقهی، فراتر از معنای لغوی دوستی و سرپرستی، به معنای قدرت و اختیاری قانونی تعریف می شود که به شخصی اجازه می دهد بر امور شخص یا اموال دیگری، اعمال نفوذ و مدیریت کند. در واقع، ولایت ابزاری است برای پر کردن خلاء اهلیت در اشخاصی که به دلایل قانونی، توانایی انجام معاملات یا تصمیم گیری های مهم را ندارند.

ولایت چیست؟ تعاریف و مبانی حقوقی

ولایت در اصطلاح حقوقی، اختیاری است که به موجب قانون، به شخصی (ولی) برای اداره امور مالی و گاهی غیرمالی دیگری (مولّی علیه) اعطا می شود. این اختیار برای حمایت از کسانی است که به دلیل صغر سن، جنون یا سفه، از انجام اعمال حقوقی و تصمیم گیری های سرنوشت ساز در مورد اموال و حقوق خود محرومند. مفهوم ولایت در قانون مدنی ایران، به ویژه در مواد مربوط به ولایت قهری و قیمومت، به وضوح تبیین شده و ارکان و حدود آن مشخص گشته است.

مبانی حقوقی ولایت در قانون مدنی ایران ریشه در فقه امامیه دارد و هدف اصلی آن، تأمین مصلحت و غبطه محجور است. این اصل به این معناست که هر تصمیمی که ولی در مورد امور محجور اتخاذ می کند، باید با در نظر گرفتن منافع واقعی و بلندمدت محجور باشد، نه منافع شخصی ولی.

محجورین تحت ولایت: چه کسانی به سرپرست نیاز دارند؟

منظور از محجورین، افرادی هستند که به دلایل قانونی، اهلیت لازم برای انجام مستقل اعمال حقوقی را ندارند. این افراد نیاز به سرپرست و مدیری دارند که از حقوق و منافع آن ها حفاظت کند. قانون مدنی ایران، سه دسته اصلی از محجورین را معرفی می کند که تحت ولایت قرار می گیرند:

  • صغیر: به کسی گفته می شود که به سن بلوغ شرعی نرسیده است. صغیر خود به دو دسته ممیز (کسی که خوب و بد را تشخیص می دهد اما توانایی اداره امور مالی خود را ندارد) و غیرممیز (کسی که قدرت تشخیص ندارد) تقسیم می شود.
  • مجنون: به فردی اطلاق می شود که فاقد عقل و قوه تمییز است. جنون می تواند دائم (همیشگی) یا ادواری (دوره ای) باشد. اقدامات حقوقی مجنون دائم در همه حال باطل است، اما در مورد مجنون ادواری، اعمال انجام شده در دوره افاقه (سلامت عقل) صحیح تلقی می شود.
  • سفیه (غیررشید): فردی است که اعمال حقوقی او در اموالش عاقلانه نیست و نمی تواند اموال خود را به نحو عقلانی اداره کند. به عبارت دیگر، سفیه شخصی است که مصلحت و غبطه خود را در معاملات مالی رعایت نمی کند و در امور مالی، ولخرجی یا بی مبالاتی دارد.

بر اساس ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی، طفل صغیر و مجنون و سفیه و کسانی که به حکم قانون یا دادگاه ممنوع از تصرف در اموال و حقوق خود شده اند، تحت ولایت ولی قهری یا قیم قرار می گیرند. این ماده اهمیت وجود نهاد ولایت را برای حمایت از این اقشار آسیب پذیر به وضوح بیان می کند.

ولی خاص: حافظ منافع محجورین معین

ولی خاص، نوعی از ولایت است که به اشخاص معینی تعلق می گیرد و دایره اختیارات و مسئولیت های آن نیز به موجب قانون مشخص شده است. این ولایت عمدتاً به پدر و جد پدری و سپس به وصی منصوب از سوی آن ها تعلق دارد و نقش حیاتی در حفظ منافع صغار و برخی دیگر از محجورین ایفا می کند.

ولی خاص کیست؟ مصادیق قانونی

بر اساس ماده ۱۱۹۴ قانون مدنی، پدر و جد پدری و وصی منصوب از طرف یکی از آنان، ولی خاص طفل نامیده می شوند. این ماده به وضوح سه دسته از افراد را به عنوان ولی خاص معرفی می کند:

  1. پدر: به محض تولد فرزند، ولایت او بر فرزند محجور (صغیر، مجنون، سفیه) آغاز می شود.
  2. جد پدری (پدر بزرگ پدری): در صورت نبود پدر (فوت، حجر یا عدم اهلیت)، جد پدری به صورت مستقل و هم عرض با پدر، ولایت بر محجور را داراست. به عبارت دیگر، ولایت پدر و جد پدری، قهری و همزمان است.
  3. وصی منصوب از طرف پدر یا جد پدری: شخصی که پدر یا جد پدری برای پس از فوت خود، جهت سرپرستی امور محجور، او را تعیین کرده اند.

به ولایت پدر و جد پدری، اصطلاحاً «ولایت قهری» نیز گفته می شود. «قهری» بودن به این معناست که این ولایت به موجب حکم مستقیم قانون ایجاد می شود و نیازی به حکم دادگاه یا رضایت محجور یا هر مرجع دیگری ندارد. این ولایت از لحظه تولد کودک آغاز شده و تا پایان زمان حجر (بلوغ، رشد یا رفع جنون) ادامه می یابد.

ولایت قهری پدر و جد پدری: اختیارات و وظایف

ولایت قهری، اختیاری طبیعی و قانونی است که پدر و جد پدری بر فرزندان صغیر، مجنون و سفیه خود دارند. این ولایت بدون نیاز به تشریفات خاص و با حکم مستقیم قانون برقرار می شود و شامل اختیارات گسترده ای در اداره امور محجور است.

اختیارات و وظایف ولی قهری عبارتند از:

  • اداره اموال: ولی قهری می تواند در اموال محجور تصرف کند، از جمله خرید و فروش، اجاره، رهن و سایر معاملات مالی، به شرطی که مصلحت و غبطه محجور رعایت شود.
  • حفظ منافع: ولی مسئول حفظ و نگهداری اموال محجور است و باید در این راستا نهایت دقت و مراقبت را به کار گیرد. هرگونه اقدام که منجر به ضرر و زیان محجور شود، ممنوع است.
  • تربیت و نگهداری: هرچند ولایت قهری عمدتاً به امور مالی مربوط است، اما ولی قهری در امور تربیتی و نگهداری نیز دارای مسئولیت است.
  • ازدواج: در مورد ازدواج دختر صغیر، اذن ولی قهری لازم است.

شرط اساسی در تمامی اقدامات ولی قهری، رعایت غبطه و مصلحت محجور است. این اصل بیان می کند که ولی باید در تمام تصمیمات خود، خیر و صلاح واقعی محجور را مد نظر قرار دهد. اگر ولی بدون رعایت این اصل اقدامی انجام دهد که به ضرر محجور باشد، آن اقدام قابل ابطال است.

اصل اساسی در ولایت قهری، رعایت غبطه و مصلحت محجور است؛ ولی باید در تمامی اقدامات خود، صلاح واقعی و منافع بلندمدت محجور را در نظر بگیرد.

در برخی موارد خاص، حتی ولی قهری نیز برای انجام برخی اقدامات نیاز به اجازه دادستان دارد. این موارد معمولاً زمانی پیش می آید که ولی قصد داشته باشد اموال غیرمنقول (مانند زمین یا خانه) محجور را به فروش برساند یا خود با محجور معامله ای انجام دهد. هدف از این نظارت، جلوگیری از سوءاستفاده های احتمالی و تضمین رعایت حداکثری مصلحت محجور است.

وصی منصوب از سوی پدر یا جد پدری: شرایط و حدود ولایت

وصایت، نهادی است که پدر یا جد پدری از طریق وصیت، فردی را برای سرپرستی فرزند محجور خود پس از فوت خویش، تعیین می کنند. این فرد، «وصی» نامیده می شود و ولایت او از نوع ولایت خاص است، اما با ولایت قهری تفاوت های مهمی دارد.

بر اساس ماده ۱۱۸۸ قانون مدنی، هر یک از پدر و جد پدری حق دارد برای اداره امور مالی اولادی که تحت ولایت او می باشند، وصی معین کند. همچنین، ماده ۱۱۹۰ قانون مدنی اجازه می دهد که پدر و جد پدری می توانند وصی را از جانب خود اختیار تعیین وصی دیگری نیز بدهند.

شرایط تعیین وصی:

  1. وصی باید توسط پدر یا جد پدری و از طریق وصیت نامه معتبر تعیین شود.
  2. وصایت فقط برای زمانی است که پدر و جد پدری در قید حیات نباشند یا اهلیت اداره امور محجور را از دست داده باشند. بنابراین، وظیفه وصی پس از فوت یا حجر ولی قهری آغاز می شود.
  3. وصی باید عاقل، بالغ، رشید و امین باشد و صلاحیت اداره اموال را داشته باشد.
  4. حدود اختیارات وصی باید در وصیت نامه مشخص شود. اگر اختیاراتی تعیین نشده باشد، وصی تنها می تواند در حد مصلحت و غبطه محجور اقدام کند.

دادستان وظیفه نظارت بر عملکرد وصی را بر عهده دارد تا اطمینان حاصل شود که وصی به درستی و در جهت منافع محجور عمل می کند. هرگونه تخلف یا سوء مدیریت از سوی وصی می تواند منجر به عزل او شود.

شرایط عزل ولی خاص (وصی) و محدودیت ها

عزل ولی خاص، به ویژه وصی، برای جلوگیری از تضییع حقوق محجور و در موارد سوء استفاده یا عدم صلاحیت ولی، پیش بینی شده است.

موارد قانونی عزل وصی (مستند به ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی و قواعد عمومی):

  • خیانت در امانت یا سوء اداره: اگر وصی در اداره اموال محجور خیانت کند یا به دلیل بی کفایتی، به اموال او ضرر برساند، دادستان می تواند او را عزل کند.
  • عدم صلاحیت: اگر وصی شرایط لازم برای وصایت (مانند عقل، رشد، امانت) را از دست بدهد، قابل عزل است.
  • جنون یا سفه: اگر وصی دچار جنون یا سفه شود، از سمت خود عزل می گردد.
  • فوت وصی: با فوت وصی، ولایت او نیز پایان می یابد.

نقش دادستان در این فرآیند حیاتی است. دادستان به عنوان ناظر بر حقوق محجورین، می تواند پس از بررسی و احراز شرایط عزل، نسبت به برکناری وصی اقدام کرده و در صورت لزوم، قیم جدیدی را برای محجور تعیین کند.

اما در مورد ولی قهری (پدر و جد پدری)، وضعیت متفاوت است. ولایت قهری به دلیل طبیعت خود که برگرفته از رابطه نسبی و حکم مستقیم قانون است، قابل عزل نیست. قانون فرض را بر این می گذارد که پدر و جد پدری به طور طبیعی مصلحت فرزند خود را رعایت می کنند. با این حال، اگر ولی قهری به دلیل جنون، سفه، یا حتی ارتکاب جنایت به نحو آشکار به محجور ضرر برساند، دادستان نمی تواند او را عزل کند، بلکه می تواند امین برای اداره اموال محجور تعیین نماید یا در موارد خاص، اجازه اقدامات ولی را مشروط به تأیید دادگاه کند.

ولی عام: ناظر و حامی کلان در نظام حقوقی

در کنار ولی خاص، نهاد ولی عام وجود دارد که نقش حمایتی گسترده تری را در نظام حقوقی ایفا می کند. ولی عام، برخلاف ولی خاص که سرپرستی افراد معین و محدود را بر عهده دارد، به امور عمومی و افرادی که فاقد ولی خاص هستند یا ولی خاص آن ها صلاحیت لازم را ندارد، می پردازد.

دادستان به عنوان ولی عام: مبانی و وظایف

در فقه اسلامی، «حاکم شرع» به عنوان ولی عام شناخته می شود و در حقوق امروز ایران، این وظیفه عمدتاً به «دادستان» و در مواردی به «قاضی» محول شده است. دادستان به عنوان مدعی العموم و حافظ منافع عمومی، وظیفه سرپرستی و نظارت بر امور محجورین را بر عهده دارد، به ویژه در شرایطی که ولی خاص وجود نداشته باشد یا از انجام وظایف خود ناتوان یا متخلف باشد.

مبانی قانونی ولایت عام

ولایت عام دادستان، از اصول کلی فقهی و همچنین قوانین خاصی مانند قانون امور حسبی و قانون مدنی استنباط می شود. این مبانی به دادستان اختیار می دهند تا در مواقع لزوم، برای حفظ منافع محجورین و اشخاص نیازمند سرپرستی، مداخله کند.

حدود اختیارات و وظایف ولی عام:

  1. سرپرستی محجورین در صورت عدم وجود ولی خاص یا عدم صلاحیت آن: اگر برای محجوری ولی خاص (پدر، جد پدری یا وصی) وجود نداشته باشد یا آن ها فوت کرده، محجور شده یا به هر دلیل صلاحیت خود را از دست داده باشند، دادستان به عنوان ولی عام وارد عمل می شود. وظیفه اصلی دادستان در این موارد، تعیین «قیم» برای محجور است. تا زمان تعیین قیم، دادستان خود عهده دار امور فوری و ضروری محجور خواهد بود.
  2. نظارت بر عملکرد ولی خاص و قیم: یکی از مهمترین وظایف دادستان، نظارت مستمر بر اعمال و اقدامات ولی خاص و قیم است. این نظارت به منظور اطمینان از رعایت مصلحت و غبطه محجور و جلوگیری از هرگونه سوء استفاده یا سوء مدیریت انجام می شود.
  3. حمایت از محجور در برابر ولی خاص متخلف: اگر ولی خاص، در اداره امور محجور قصور ورزد یا تخلف کند، دادستان می تواند اقدامات لازم را برای حفظ حقوق محجور انجام دهد؛ از جمله عزل وصی یا تعیین امین برای ولی قهری.

نقش ولی عام در نظام حقوقی ایران به مثابه یک شبکه حمایتی گسترده عمل می کند که اطمینان حاصل شود هیچ فرد آسیب پذیری بدون سرپرست و حامی باقی نمی ماند.

دایره شمول ولایت عام: از غایب تا جنین

ولایت عام دادستان فقط به محجورین محدود نمی شود، بلکه دایره شمول آن فراتر رفته و شامل سایر افراد و اموری نیز می شود که به نحوی نیازمند سرپرستی یا مدیریت هستند. این نشان دهنده اهمیت و جایگاه گسترده ولی عام در حفظ نظم عمومی و حمایت از حقوق افراد است.

برخی از مصادیق ولایت عام در سایر موارد:

  • غایب مفقودالاثر: اگر شخصی غایب شود و هیچ خبری از او نباشد، دادستان می تواند برای اداره اموال او، «امین» تعیین کند تا زمانی که وضعیت غایب مشخص شود یا حکم موت فرضی او صادر گردد.
  • جنین: برای حفظ حقوق جنین که هنوز متولد نشده و شخصیت حقوقی کامل پیدا نکرده است (مثلاً در مورد ارث)، دادستان می تواند اقداماتی را انجام دهد یا امین برای حفظ سهم الارث او تعیین کند.
  • اموال بدون وارث: در مواردی که شخصی فوت می کند و هیچ وارثی ندارد، اموال او متعلق به دولت محسوب می شود و دادستان (از طریق سازمان جمع آوری و فروش اموال تملیکی) وظیفه رسیدگی به این اموال را بر عهده دارد.
  • موقوفات بدون متولی: در صورتی که موقوفه ای (اموال وقفی) متولی نداشته باشد یا متولی آن از انجام وظایف خود ناتوان باشد، دادستان یا اوقاف می تواند برای اداره این اموال، دخالت کند تا منافع وقف حفظ شود.

ولی عام با پوشش دادن این موارد، نقش یک نگهبان کلان را در جامعه ایفا می کند تا خلاء های حمایتی پر شده و حقوق هیچ فرد یا دارایی ای بدون سرپرست و مدافع باقی نماند.

تفاوت های کلیدی و مقایسه جامع ولایت خاص و ولایت عام

شناخت تفاوت های بنیادین میان ولی خاص و ولی عام برای درک صحیح نظام حقوقی ولایت در ایران ضروری است. این دو نوع ولایت، با وجود هدف مشترک حمایت از افراد نیازمند، از جنبه های مختلفی با یکدیگر تمایز دارند.

مقایسه ولی خاص و ولی عام

برای شفافیت بیشتر، می توان تفاوت های اصلی ولی خاص و ولی عام را در قالب جدول زیر مشاهده کرد:

ویژگی ولی خاص ولی عام
مصادیق پدر، جد پدری، وصی منصوب از سوی آن ها حاکم (دادستان/قاضی)
محدوده ولایت افراد محدود و معین (صغار، مجانین، سفهای تحت ولایت خود) عموم محجورین فاقد ولی خاص و سایر امور نیازمند سرپرستی (مانند غایب، جنین، اموال بدون وارث)
منبع ولایت مستقیم قانون (برای ولی قهری) یا وصیت (برای وصی) مبانی فقهی و حکم قانون (نقش حاکمیتی)
نحوه ایجاد ولایت قهری و خودبه خودی (برای ولی قهری) یا با وصیت (برای وصی) بر حسب مورد، با حکم دادگاه یا دخالت دادستان
حیطه وظایف اداره امور مالی و گاهی غیرمالی محجور خاص خود نظارت بر ولی خاص و قیم، تعیین قیم، سرپرستی موقت، اداره امور سایر نیازمندان

تمایز ولی قهری با ولی خاص

مفهوم ولی قهری اغلب با ولی خاص اشتباه گرفته می شود، اما تفاوت های ظریفی بین این دو وجود دارد که درک آن ها حائز اهمیت است.

ویژگی ولی قهری ولی خاص
مصادیق فقط پدر و جد پدری پدر، جد پدری و وصی منصوب از سوی آن ها
نحوه ایجاد ولایت بدون نیاز به تعیین و اجازه کسی، به موجب حکم مستقیم قانون (قهری) برای پدر و جد پدری قهری است، اما برای وصی با نصب و وصیت ولی قهری و پس از فوت یا حجر او ایجاد می شود.

می توان گفت که تمامی ولی های قهری، ولی خاص هستند، زیرا پدر و جد پدری در زمره ولی خاص قرار می گیرند. اما همه ولی های خاص، ولی قهری نیستند؛ چرا که وصی منصوب، ولی خاص محسوب می شود، اما ولایت او قهری نیست و به واسطه وصیت و پس از فوت یا حجر ولی قهری آغاز می گردد.

ولی عام در تقابل با قیم: نقش ها و مسئولیت ها

یکی دیگر از مفاهیم مرتبط با ولایت، «قیمومت» است. قیم، شخصی است که توسط دادگاه برای سرپرستی امور محجورینی که فاقد ولی خاص هستند یا ولی خاص آن ها صلاحیت لازم را ندارد، تعیین می شود. ولی عام (دادستان) در اینجا نقش نظارتی و تعیین کننده دارد، نه اجرایی مستقیم.

  • نقش دادستان (ولی عام) در تعیین و نظارت بر قیم: دادستان پس از اطلاع از عدم وجود ولی خاص یا عدم صلاحیت آن، درخواست نصب قیم برای محجور را به دادگاه ارائه می دهد. دادگاه با رعایت مصلحت محجور، قیم را تعیین می کند و دادستان نیز بر عملکرد قیم نظارت دارد.
  • محدوده اختیارات: اختیارات ولی عام (دادستان) کلی تر و نظارتی است، اما اختیارات قیم جزئی تر و اجرایی است. قیم مستقیماً مسئول اداره اموال و امور محجور است و باید گزارش عملکرد خود را به دادستان ارائه دهد.
  • نحوه انتخاب و عزل: قیم توسط دادگاه انتخاب و عزل می شود، در حالی که ولی عام (دادستان) به موجب جایگاه حقوقی خود این وظایف را داراست.

نکات کاربردی در مورد ولایت

درک صحیح مفاهیم ولایت خاص و عام، و همچنین آشنایی با نکات کاربردی مرتبط با آن ها، می تواند در مواجهه با مسائل حقوقی مربوط به محجورین راهگشا باشد.

آیا مادر می تواند ولی خاص فرزندش باشد؟
خیر، بر اساس قانون مدنی ایران، مادر نمی تواند ولی خاص (قهری یا وصی) فرزند خود باشد. ولایت قهری تنها به پدر و جد پدری اختصاص دارد و وصایت نیز از سوی این دو نفر امکان پذیر است. مادر پس از فوت پدر و جد پدری، در صورت عدم تعیین وصی، می تواند برای گرفتن حضانت و قیمومت فرزند خود اقدام کند، اما سمت ولایت را ندارد.

در صورت فوت ولی قهری، چه اتفاقی برای محجور می افتد؟
اگر پدر فوت کند، ولایت قهری به جد پدری منتقل می شود. اگر جد پدری نیز در قید حیات نباشد یا اهلیت نداشته باشد، و وصی هم تعیین نشده باشد، دادستان به عنوان ولی عام، موظف است برای محجور قیم تعیین کند. تا زمان تعیین قیم، اداره امور فوری محجور بر عهده دادستان است.

وظیفه دادستان در صورت سوء اداره ولی خاص چیست؟
دادستان وظیفه نظارت بر عملکرد ولی خاص (پدر، جد پدری و وصی) را بر عهده دارد. در صورت سوء اداره یا خیانت ولی خاص:

  • اگر ولی خاص، وصی باشد، دادستان می تواند درخواست عزل او را به دادگاه بدهد.
  • اگر ولی خاص، ولی قهری باشد (پدر یا جد پدری)، دادستان نمی تواند او را عزل کند، اما می تواند از دادگاه بخواهد که برای اداره اموال محجور، «امین» تعیین شود. در این صورت، ولی قهری از تصرف در اموال محجور ممنوع شده و امین وظیفه اداره اموال را بر عهده می گیرد.

ولی خاص چه اقداماتی را بدون اجازه محجور یا دادستان نمی تواند انجام دهد؟
ولی خاص باید همیشه مصلحت و غبطه محجور را رعایت کند. با این حال، در برخی موارد، اقدامات ولی قهری نیز نیاز به تأیید دادستان یا دادگاه دارد:

  • فروش اموال غیرمنقول (مانند زمین و ساختمان) محجور.
  • انجام معامله با خود محجور (به عنوان طرف دیگر معامله).
  • صرف هزینه های غیرمتعارف از اموال محجور.

در این موارد، هدف اصلی این است که حقوق محجور به طور کامل حفظ شود و ولی نتواند از موقعیت خود سوءاستفاده کند.

ولایت و قیمومت از مهمترین نهادهای حمایتی در حقوق ایران هستند که هدف اصلی آن ها حراست از حقوق افراد آسیب پذیر و ناتوان در جامعه است. هرگونه اقدام در این حوزه باید با آگاهی کامل از قوانین و با رعایت مصلحت محجور صورت گیرد.

آیا ولی می تواند اموال محجور را بفروشد؟ (شرایط و محدودیت ها)
بله، ولی خاص (پدر، جد پدری و وصی) می تواند اموال محجور را بفروشد، اما این اقدام مشروط به رعایت مصلحت و غبطه محجور است. به این معنا که فروش باید به نفع محجور باشد؛ مثلاً برای تأمین هزینه های ضروری زندگی، تحصیل، درمان، یا سرمایه گذاری بهتر. اگر فروش به ضرر محجور باشد، باطل خواهد بود. در مورد فروش اموال غیرمنقول، ولی قهری معمولاً نیاز به اجازه دادستان دارد. قیم نیز برای فروش اموال محجور همیشه به اجازه دادستان نیاز دارد.

نحوه استیفای حقوق محجور در صورت عدم اقدام ولی.
اگر ولی خاص از انجام وظایف خود سر باز زند یا به ضرر محجور عمل کند و دادستان نیز اقدامی نکند، بستگان محجور (مانند مادر، عمو، عمه و…) یا هر شخص مطلع دیگری می توانند موضوع را به دادستان اطلاع دهند یا مستقیماً به دادگاه مراجعه کرده و درخواست نظارت بر ولی، عزل وصی، یا تعیین امین برای ولی قهری را مطرح کنند. سیستم حقوقی برای حفاظت از محجورین، راه های متعددی را پیش بینی کرده است.

نتیجه گیری

مفاهیم «ولی خاص» و «ولی عام» از ارکان اصلی نظام حقوقی حمایتی ایران محسوب می شوند که هدف غایی آن ها، حفظ و حراست از حقوق و منافع اشخاص فاقد اهلیت قانونی، یعنی محجورین است. ولی خاص که شامل پدر، جد پدری و وصی منصوب از سوی آن ها می شود، سرپرستی افراد معین و نزدیک را بر عهده دارد و ولایت او ریشه در روابط خانوادگی و وصیت دارد. در مقابل، ولی عام که در حقوق کنونی توسط دادستان ایفا می شود، نقش نظارتی گسترده تر و فراگیری دارد و در غیاب ولی خاص یا در صورت سوء مدیریت آن، وارد عمل می شود. دادستان همچنین در موارد دیگری نظیر غایب مفقودالاثر و جنین نیز ایفای نقش می کند.

شناخت دقیق تفاوت ها و حدود اختیارات و وظایف هر یک از این نهادها، برای هر فردی که به نحوی با مسائل مربوط به سرپرستی و محجورین سر و کار دارد، ضروری است. این تفکیک و تقسیم بندی، تضمین کننده این است که هیچ فرد آسیب پذیری در جامعه بدون حامی و پشتیبان باقی نمانده و منافع او در چارچوب قانون محفوظ بماند. در نهایت، با توجه به پیچیدگی های مسائل حقوقی، در مواجهه با هر پرونده مربوط به ولایت، مراجعه به متخصصین و مشاورین حقوقی برای اتخاذ بهترین تصمیم و حفظ حقوق محجورین، اکیداً توصیه می شود.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "ولی خاص و ولی عام – تفاوت ها و اختیارات (راهنمای جامع)" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "ولی خاص و ولی عام – تفاوت ها و اختیارات (راهنمای جامع)"، کلیک کنید.