خلاصه کتاب واقعیت ( نویسنده هانس روسلینگ، اولا روسلینگ، آنا روسلینگ رونلاند )

خلاصه کتاب واقعیت ( نویسنده هانس روسلینگ، اولا روسلینگ، آنا روسلینگ رونلاند )

کتاب واقعیت اثر هانس روسلینگ اولا روسلینگ و آنا روسلینگ رونلاند یک راهنمای روشنگرانه برای درک جهان بر اساس حقایق و داده هاست. این کتاب با هدف مبارزه با جهل سازمان یافته و جهان بینی های بدبینانه ده غریزه انسانی را معرفی می کند که مانع دیدگاه واقع بینانه ما از پیشرفت های جهانی می شوند. با خواندن این اثر ابزارهایی برای تفکر شفاف و دستیابی به تصویری دقیق تر از وضعیت کنونی دنیا به دست خواهید آورد و بر تعصبات ناخودآگاه غلبه خواهید کرد.

درباره کتاب واقعیت

کتاب واقعیت با عنوان اصلی Factfulness: Ten Reasons We’re Wrong About the World—and Why Things Are Better Than You Think نوشته هانس روسلینگ پسرش اولا روسلینگ و عروسش آنا روسلینگ رونلاند یکی از پرفروش ترین آثار در سطح جهانی و از جمله کتاب های مورد تحسین نیویورک تایمز و آمازون به شمار می رود. این کتاب در ایران با نام های دیگری چون واقع نگری و زندگی بر مدار حقیقت نیز منتشر شده است. پرسش اصلی که کتاب به آن می پردازد این است که چرا پاسخ های ما به سوالاتی درباره فقر ثروت رشد جمعیت تحصیلات خشونت و محیط زیست در جهان معمولاً منفی و ناامیدکننده است در حالی که شواهد و آمار تصویری بسیار متفاوت و امیدوارکننده تر را نشان می دهند.

هانس روسلینگ پروفسور برجسته سلامت بین الملل و از سخنرانان مشهور تد (TED) به همراه همکارانش در این کتاب توضیح جدید و بنیادینی را برای این پدیده ارائه می دهند. آن ها معتقدند که جهان بینی بدبینانه ما نه به دلیل تاثیر عمده رسانه ها یا اخبار جعلی بلکه حاصل عملکرد خاص و غریزی مغز انسان است. این کتاب از ده غریزه منفی گرایانه پرده برمی دارد که ریشه های اصلی تفکر تراژیک و بدبینانه درباره دنیا هستند. نویسندگان با ارائه ابزارهایی برای تفکر فارغ از منفی نگری به خوانندگان کمک می کنند تا تصویر واقعی و درستی از جهان داشته باشند و بر جهل خودخواسته غلبه کنند بدون آنکه نیاز باشد تمام جزئیات آماری را به خاطر بسپارند.

موفقیت و تاثیرگذاری کتاب واقعیت تا جایی بود که بیل گیتس بنیان گذار مایکروسافت آن را یکی از مهم ترین کتاب هایی که تا به حال خوانده ام و راهنمای ضروری برای تفکر روشن نسبت به جهان توصیف کرد. او حتی هزینه خرید یک نسخه از این کتاب را برای تمام فارغ التحصیلان دانشگاه های آمریکا در سال ۲۰۱۸ پرداخت کرد و نسخه الکترونیکی آن را به صورت رایگان در وبلاگ خود قرار داد. ملیندا گیتس نیز این اثر را تحسین کرده و آن را راهنمایی برای مشاهده واضح واقعیت و درک پیشرفت های خاموش انسانی می داند. این حمایت ها نشان دهنده اهمیت و ارزش بالای این اثر در تغییر دیدگاه جهانیان نسبت به واقعیت های پیرامون است.

ده غریزه ای که نگرش ما را تحریف می کنند

در کتاب واقعیت هانس روسلینگ و همکارانش به جای اصطلاح خطای شناختی از واژه غریزه (Instinct) استفاده می کنند تا نشان دهند این الگوهای فکری ریشه ای عمیق در ساختار ذهنی ما دارند و به صورت ناخودآگاه بر درک ما از جهان تاثیر می گذارند. این ده غریزه که اغلب برای بقای انسان در گذشته مفید بوده اند در دنیای پیچیده و مدرن امروزی به جای کمک دیدگاه ما را تحریف کرده و تصویری منفی و نادرست از واقعیت ها ارائه می دهند. شناخت این غرایز اولین گام برای دستیابی به یک جهان بینی مبتنی بر شواهد و داده هاست.

این غرایز شامل موارد زیر هستند که نویسندگان در فصول مجزایی به تفصیل به آن ها پرداخته اند:

غریزه شکاف (Gap Instinct): این غریزه ما را وادار می کند تا جهان را به دو یا سه قطب متضاد (مانند خوب و بد فقیر و غنی توسعه یافته و در حال توسعه) تقسیم کنیم. این تقسیم بندی دوگانه نواحی خاکستری و طیف وسیعی از تفاوت ها را نادیده می گیرد و شکاف بزرگی بین این قطب ها ایجاد می کند که به خطای ما در تحلیل واقعیت ها می افزاید. به عنوان مثال تقسیم جهان به ما و آنها یا جهان اول و جهان سوم از همین غریزه نشأت می گیرد در حالی که واقعیت بسیار پیچیده تر و دارای سطوح میانی بی شماری است.

غریزه منفی گرا (Negativity Instinct): این غریزه به تمایل ذاتی ما برای تمرکز بر اخبار بد و جنبه های منفی زندگی اشاره دارد. مغز انسان به گونه ای تکامل یافته که خطرات و تهدیدها را سریع تر و جدی تر از فرصت ها و پیشرفت ها شناسایی کند. اگرچه این ویژگی در گذشته برای بقا ضروری بود اما در دنیای امروز می تواند تصویری بسیار تیره تر و ناامیدکننده تر از واقعیت بیرونی در ذهن ما ترسیم کند و ما را از دیدن پیشرفت های بزرگ و کوچک غافل سازد. این غریزه باعث می شود که اخبار بد تیترهای اصلی را به خود اختصاص دهند و احساس کنیم دنیا به سرعت رو به تباهی است.

غریزه پیروی از خط مستقیم (Straight Line Instinct): این غریزه باعث می شود فرض کنیم هر روندی که در گذشته مشاهده کرده ایم به صورت خطی و بدون تغییر در آینده نیز ادامه خواهد یافت. به عنوان مثال اگر جمعیتی در حال افزایش باشد تصور می کنیم این افزایش تا ابد ادامه خواهد داشت در حالی که بسیاری از روندها مانند رشد جمعیت جهانی در واقعیت به صورت منحنی های S-شکل یا دیگر الگوهای پیچیده پیش می روند و در نهایت به ثبات می رسند یا تغییر مسیر می دهند. این غریزه ما را از درک پویایی و تغییرات واقعی جهان باز می دارد.

غریزه ترس (Fear Instinct): غریزه ترس باعث می شود ما به جای ارزیابی واقعی میزان ریسک محافظه کارانه عمل کنیم و از خطرات احتمالی بیش از حد بترسیم. این غریزه توجه ما را به سمت خطرات نامحتمل هدایت می کند و باعث می شود از چیزهای واقعاً خطرناک غافل شویم. ترس تنها در صورتی می تواند مفید واقع شود که متوجه خطرات واقعی باشد نه خطراتی که رسانه ها یا ذهن ما اغراق آمیز جلوه می دهند. روسلینگ تاکید می کند که ترسناک (چیزی که احساس خطر را در ما به وجود می آورد) با خطرناک (آن چه ما را واقعاً در معرض خطر قرار می دهد) متفاوت است و ما باید بر اساس داده ها خطرات واقعی را شناسایی کنیم.

غریزه اندازه (Size Instinct): این غریزه به تمایل ما به اغراق در اهمیت یک عدد یا یک پدیده بدون در نظر گرفتن مقیاس و زمینه آن اشاره دارد. برای مثال دیدن یک عدد بزرگ از قربانیان یک بیماری بدون مقایسه آن با جمعیت کل یا تعداد قربانیان دیگر بیماری ها می تواند منجر به درک نادرست از بزرگی مشکل شود. این غریزه باعث می شود که ما به جای تحلیل دقیق داده ها و نسبت ها تحت تاثیر اعداد مطلق قرار بگیریم و اهمیت یک پدیده را به درستی ارزیابی نکنیم.

غریزه کلی گرا (Generalization Instinct): این غریزه ما را به سمت تعمیم دادن ویژگی ها و تجربیات یک گروه کوچک به کل یک دسته بزرگ سوق می دهد. این امر منجر به شکل گیری کلیشه ها و پیش داوری ها می شود. برای مثال اگر با چند نفر از یک کشور یا فرهنگ خاص برخورد کنیم ممکن است ویژگی های آن ها را به تمام مردم آن کشور یا فرهنگ تعمیم دهیم. این غریزه مانع از درک تنوع و پیچیدگی های انسانی و اجتماعی می شود و باعث می شود بر اساس اطلاعات محدود قضاوت های نادرست انجام دهیم.

غریزه سرنوشت (Destiny Instinct): این غریزه به این باور اشاره دارد که برخی چیزها (مانند فرهنگ ها کشورها یا حتی افراد) دارای سرنوشتی ثابت و تغییرناپذیر هستند و نمی توانند پیشرفت کنند یا تغییر کنند. این دیدگاه ایستا پویایی و تحولات تدریجی جهان را نادیده می گیرد و باعث می شود از پتانسیل های تغییر و بهبود غافل شویم. روسلینگ با ارائه داده های تاریخی نشان می دهد که چگونه بسیاری از کشورها و جوامع با وجود چالش ها پیشرفت های شگرفی داشته اند و این غریزه مانع از دیدن این تحولات می شود.

غریزه نگرش تک بعدی (Single Perspective Instinct): این غریزه ما را تشویق می کند که تنها یک راه حل یا یک دیدگاه را برای مسائل پیچیده بپذیریم. افراد تحت تاثیر این غریزه تمایل دارند که مشکلات را از یک زاویه خاص (مثلاً اقتصادی فرهنگی یا سیاسی) ببینند و راه حل های جامع را نادیده بگیرند. این غریزه مانع از تفکر انتقادی بررسی راه حل های چندگانه و درک ارتباط متقابل عوامل مختلف می شود. برای حل مشکلات پیچیده جهانی نیاز به دیدگاه های متنوع و چندبعدی داریم.

غریزه سرزنش (Blame Instinct): این غریزه باعث می شود در هنگام بروز مشکلات به جای پذیرش شبکه ای از علت ها و عوامل پیچیده ای که دست به دست هم داده اند به دنبال یک مقصر مشخص باشیم. این تمایل به یافتن یک فرد گروه یا نهاد برای مقصر دانستن ما را از درک ریشه های واقعی مشکلات و یافتن راه حل های پایدار باز می دارد. این غریزه به جای تحلیل سیستماتیک به ساده سازی بیش از حد مسائل می پردازد و مانع از مسئولیت پذیری جمعی می شود.

غریزه فوریت (Urgency Instinct): این غریزه حالتی را در ما ایجاد می کند که حس می کنیم باید همین الان کاری را انجام دهیم و فرصت دیگری وجود ندارد. این حس اضطرار که شبیه به غریزه فرار یک حیوان از دست شکارچی است می تواند منجر به تصمیم گیری های عجولانه و بدون تفکر کافی شود. در حالی که بسیاری از مسائل پیچیده جهانی نیاز به اقدامات گام به گام برنامه ریزی دقیق و تفکر عمیق دارند غریزه فوریت می تواند ما را به سمت راه حل های سریع و ناکارآمد سوق دهد و مانع از رویکردی منطقی و پایدار شود.

مشکل ما این است که از نادانسته هایمان چیزی نمی دانیم. حتی حدسیات ما توسط ضمیر ناخودآگاه و تعصبات پیش بینی شده تأثیر می پذیرند.

درباره نویسنده کتاب واقعیت

هانس روسلینگ (Hans Rosling) متولد سال ۱۹۴۸ در شهر اوپسالای سوئد یک پزشک آمارشناس و پروفسور برجسته سلامت جهانی بود. او از پیشگامان مبارزه با ناآگاهی سیستماتیک درباره جهان و تلاش برای ارائه دیدگاهی واقع بینانه تر از آن بود. متاسفانه او در فوریه سال ۲۰۱۷ اندکی پیش از انتشار آخرین و مهم ترین اثرش یعنی کتاب واقعیت درگذشت.

روسلینگ تحصیلات خود را در رشته های آمار و پزشکی در دانشگاه اوپسالا آغاز کرد و سپس در کالج پزشکی سنت جانسون بنگلور هند به تحصیل سلامت عمومی پرداخت. او در سال ۱۹۷۶ به عنوان پزشک فارغ التحصیل شد. بین سال های ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۴ هانس به عنوان پزشک ناحیه در ناکالا موزامبیک خدمت کرد. در همین دوره بود که او بیماری ناشناخته ای را کشف کرد که بعدها به نام کونزو (Konzo) شناخته شد؛ یک بیماری فلج کننده که ناشی از مصرف نامناسب ریشه کاساوا بود. تحقیقات بعدی او در زمینه این بیماری منجر به کسب مدرک دکتری از دانشگاه اوپسالا در سال ۱۹۸۶ شد.

از سال ۱۹۹۷ هانس به عنوان استاد سلامت بین الملل در انستیتو کارولینسکا دانشگاه پزشکی معتبری در استکهلم سوئد مشغول به کار شد. پژوهش های او عمدتاً بر رابطه بین توسعه اقتصادی کشاورزی فقر و سلامت متمرکز بود. او همچنین دوره های آموزشی جدید و مشارکت های تحقیقاتی مهمی را بنیان نهاد و در تألیف کتاب های درسی در زمینه بهداشت جهانی همکاری کرد.

در سال ۲۰۰۵ هانس به همراه پسرش اولا روسلینگ و عروسش آنا روسلینگ رونلاند بنیاد گپ مایندر (Gapminder Foundation) را با ماموریت مبارزه علیه ناآگاهی مخرب و ترویج یک جهان بینی مبتنی بر واقعیت که برای همگان قابل درک باشد پایه گذاری کرد. او برای مؤسسات مالی شرکت ها و سازمان های غیردولتی متعددی سخنرانی کرد و سخنرانی های TED او که با استفاده از داده ها و انیمیشن های جذاب حقایق جهانی را به شیوه ای خیره کننده به تصویر می کشید بیش از ۳۵ میلیون بار دیده شده اند.

هانس روسلینگ مشاور سازمان بهداشت جهانی (WHO) یونیسف (UNICEF) و چندین آژانس امدادرسانی بود و یکی از اعضای بنیان گذار پزشکان بدون مرز در سوئد به شمار می رفت. او همچنین عضو گروه بین المللی آکادمی علوم سوئد و برنامه کاری مجمع جهانی اقتصاد در سوئیس بود. به پاس فعالیت های گسترده و تاثیرگذارش در سال ۲۰۰۹ توسط مجله سیاست خارجی به عنوان یکی از صد متفکر برجسته جهانی در سال ۲۰۱۱ به عنوان یکی از صد فرد خلاق در حوزه تجارت توسط مجله فست کامپانی و در سال ۲۰۱۲ به عنوان یکی از صد قدرتمند جهان معرفی شد. هانس و همسرش اگنتا روسلینگ صاحب سه فرزند به نام های آنا اولا و مگنوس بودند.

او سه مستند برای شبکه بی بی سی تهیه کرد

هانس روسلینگ علاوه بر فعالیت های دانشگاهی و سخنرانی های الهام بخش خود در زمینه تولید مستندهای تلویزیونی نیز فعال بود. او با همکاری شبکه بی بی سی (BBC) سه مستند روشنگرانه تهیه کرد که هدف آن ها ترویج درک واقع بینانه از جهان و از بین بردن تصورات غلط رایج بود. این مستندها به دلیل شیوه جذاب و بصری روسلینگ در ارائه داده ها و آمار مورد استقبال گسترده ای قرار گرفتند و به میلیون ها نفر کمک کردند تا با حقایق جهانی آشنا شوند.

این سه مستند عبارتند از:

  • لذت آمار (The Joy of Stats) در سال ۲۰۱۰: در این مستند روسلینگ با شور و هیجان خاص خود قدرت آمار و داده ها را در آشکار کردن واقعیت های پنهان جهان نشان می دهد. او با استفاده از نمودارهای متحرک و آمارهای جهانی به مخاطبان کمک می کند تا الگوهای پیچیده توسعه انسانی سلامت و اقتصاد را به سادگی درک کنند. این مستند به بینندگان آموخت که چگونه از اعداد و ارقام برای درک بهتر دنیا استفاده کنند و از دیدگاه های غلط مبتنی بر شهود دوری جویند.
  • حقیقت درباره جمعیت (Don’t Panic: The Truth About Population) در سال ۲۰۱۳: در این مستند هانس روسلینگ به بررسی چالش ها و فرصت های مربوط به رشد جمعیت جهانی می پردازد. او با ارائه داده های دقیق نگرانی های رایج درباره انفجار جمعیت را به چالش می کشد و نشان می دهد که چگونه نرخ رشد جمعیت در حال کاهش است و جهان در حال گذار به سمت ثبات جمعیتی است. این مستند به مخاطبان کمک می کند تا با حقایق مربوط به جمعیت جهانی آشنا شوند و از ترس های بی مورد در این زمینه رها شوند.
  • چگونه فقر طی ۱۵ سال پایان می گیرد (Don’t Panic: How to End Poverty in 15 Years) در سال ۲۰۱۵: این مستند به موضوع فقر جهانی و پیشرفت های چشمگیر در کاهش آن می پردازد. روسلینگ با ارائه شواهد آماری نشان می دهد که چگونه فقر مطلق در دهه های اخیر به طرز چشمگیری کاهش یافته و هدف سازمان ملل برای پایان دادن به فقر شدید تا سال ۲۰۳۰ یک هدف قابل دستیابی است. او در این مستند به عوامل موثر در کاهش فقر و چالش های باقی مانده اشاره می کند و دیدگاهی امیدوارکننده و مبتنی بر واقعیت را ارائه می دهد.

حساسیت روسلینگ به اطلاعات واقعی

هانس روسلینگ به شدت به دقت اطلاعات و درک صحیح از واقعیت ها حساس بود. او بارها اشاره می کرد که در حالی که یک اشتباه تایپی کوچک در رزومه ممکن است شغل دلخواه شما را از بین ببرد ندانستن حقایق اساسی درباره توزیع جمعیت جهان میزان فقر یا پیشرفت های سلامت مانعی برای رسیدن به بالاترین مقام ها در شرکت های بین المللی نیست. این تناقض نشان دهنده عمق ناآگاهی سیستماتیک و بی تفاوتی نسبت به حقایق کلان جهانی بود که روسلینگ تمام عمر خود را صرف مبارزه با آن کرد.

برخی منتقدان ممکن است احساس کنند که روسلینگ بیش از حد تلاش می کند ندانستن مخاطبش را به رخ او بکشد و این حس نفهمی پس از خواندن یک کتاب لزوماً حس خوبی نیست. به خصوص در مواردی که شاید ندانستن برخی آمار یک بحران تلقی نشود. با این حال باید دو نکته کلیدی را در نظر داشت:

اولاً روسلینگ هرگز قصد نداشت بگوید هر کس توزیع جمعیت جهان یا موارد مشابه را نمی داند باید مورد سرزنش قرار گیرد. بلکه او بر این نکته تاکید داشت که ما بسیاری از نکات کم اهمیت تر را به عنوان خبر می خوانیم می دانیم و پیگیری می کنیم اما تصویر کلان و مهم تر را به خوبی نمی شناسیم. او می خواست بگوید که اولویت بندی ما در کسب اطلاعات نادرست است و ما به جای تمرکز بر مسائل بنیادی و روندهای بزرگ جهانی درگیر جزئیات بی اهمیت می شویم.

ثانیاً روسلینگ این نوع سوالات را صرفاً به عنوان نمونه هایی از خطاهای شناختی ما در تحلیل مطرح می کند و یافتن مصداق های دیگر را بر عهده خودمان می گذارد. او می خواهد ما را به تفکر وادارد که چگونه در زندگی روزمره و در مواجهه با اطلاعات به جای پذیرش ساده لوحانه به دنبال درک عمیق تر و واقعی تر باشیم. به عنوان مثال دانستن رقم یک اختلاس بدون آگاهی از بودجه سالیانه سازمان مربوطه نمی تواند درک درستی از بزرگی یا کوچکی آن رویداد به ما بدهد. حساسیت روسلینگ به اطلاعات واقعی یک دعوت به تفکر نقادانه و مبتنی بر شواهد بود نه یک سرزنش برای ناآگاهی.

چند جمله برگزیده از کتاب واقعیت

کتاب واقعیت سرشار از جملات قصار و پرمغز است که جوهر پیام هانس روسلینگ و همکارانش را در خود جای داده اند. این جملات نه تنها به درک بهتر مفاهیم کتاب کمک می کنند بلکه تلنگری هستند برای بازنگری در شیوه تفکر و نگرش ما به جهان. در ادامه به برخی از این جملات برگزیده اشاره می کنیم:

غریزه ی ترس راهنمای خوبی برای فهم جهان نیست. این غریزه توجه ما را به سمت خطراتی نامحتمل هدایت می کند و باعث می شود از چیزهای واقعاً خطرناک غافل شویم. ترس تنها در صورتی می تواند مفید واقع شود که متوجه خطرات واقعی باشد. ترسناک = چیزی که احساس خطر را در ما به وجود می آورد. خطرناک = آن چه ما را واقعاً در معرض خطر قرار می دهد.

این نقل قول تفاوت اساسی بین احساس ترس و خطر واقعی را روشن می کند و تاکید دارد که تصمیم گیری های ما باید بر اساس داده ها و ارزیابی عقلانی ریسک ها باشد نه صرفاً بر اساس احساسات. در یکی از موارد انتشار مواد هسته ای حتی یک نفر هم از مواد هسته ای کشته نشد؛ اما بیش از هزار نفر در حین فرار از حادثه کشته شدند؛ این مثال به خوبی نشان می دهد که چگونه ترس بی مورد می تواند خطرناک تر از خود خطر باشد و ما را به سمت تصمیمات اشتباه سوق دهد.

هانس روسلینگ در مقدمه کتاب خود با لحنی قاطع و صمیمانه هدف نهایی خود را بیان می کند: کتاب واقعیت Factfulness آخرین نبرد زندگی من است؛ مبارزه با ناآگاهی های مخرب… سابقاً خود را با مجموعه عظیم داده ها نرم افزارهای آگاهی بخشی یک سبک یادگیری پر انرژی و نیز یک سرنیزه سوئدی جهت فرو بردن در گلو مجهز کردم. آن چیزها کافی نبودند اما امیدوارم این کتاب کافی باشد. این جمله اشتیاق و عزم راسخ او را برای روشن گری و تغییر دیدگاه ها نشان می دهد.

یکی دیگر از پیام های کلیدی کتاب این است که مشخص شد که جهان با وجود تمام نقص هایش در حالت بسیار بهتری از چیزی که ما ممکن است تصور کنیم قرار دارد. این جمله سنگ بنای دیدگاه واقع بینانه روسلینگ است که بر اساس شواهد آماری پیشرفت های جهانی را برجسته می کند. البته این به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست بلکه به این معناست که وقتی که همواره در مورد همه مسائل به جای پذیرش یک جهان بینی مبتنی بر واقعیت صرفاً نگران هستیم توانایی مان را در تمرکز بر مسائل مهم تر و واقعی تر از دست می دهیم.

در نهایت کتاب واقعیت یک کتاب ضروری و اساسی است که شیوه جهان بینی شما را تغییر خواهد داد و شما را برای بحران ها و فرصت های آینده آماده می کند. این اثر با روایتی الهام بخش و مکاشفه آمیز سرشار از حکایات زنده و داستان های سیار است که خواننده را به سفری در حقایق پنهان جهان می برد و به او ابزارهایی برای تفکر شفاف و مبتنی بر واقعیت می بخشد.

مشخصات کتاب واقعیت

کتاب واقعیت (Factfulness) اثری است که حاصل سال ها تحقیق تجربه و تلاش هانس روسلینگ و همکارانش برای ارائه یک دیدگاه دقیق و مبتنی بر داده از جهان است. این کتاب که آخرین نبرد فکری هانس روسلینگ محسوب می شود پس از درگذشت او توسط پسر و عروسش تکمیل و منتشر شد. در ادامه مشخصات اصلی این کتاب را مشاهده می کنید:

عنوان کتاب واقعیت (Factfulness)
زیر عنوان ده دلیل اینکه چرا درباره جهان اشتباه فکر می کنیم و چرا اتفاقات جهان از آنچه به نظر می رسند بهترند
نویسندگان هانس روسلینگ اولا روسلینگ و آنا روسلینگ رونلاند
مترجم (نمونه موجود در رقبا) بهار رحمتی (نشر نوین) سیدحسن رضوی و عاطفه هاشمی (انتشارات میلکان)
شابک (ISBN) ۹۷۸-۶۰۰-۸۷۳۸-۵۳-۴ (برای ترجمه بهار رحمتی)
قطع رقعی
تعداد صفحه ۳۲۰ صفحه
سال انتشار شمسی ۱۳۹۷
سال انتشار میلادی ۲۰۱۸
نوع جلد شومیز
سری چاپ ۳ (در برخی نسخ)
ناشر (نمونه موجود در رقبا) نشر نوین انتشارات میلکان

این کتاب به دلیل محتوای غنی و روشنگرانه خود به سرعت به یکی از پرفروش ترین کتاب ها در سطح بین المللی تبدیل شد و تحسین افراد برجسته ای همچون بیل گیتس را به همراه داشت. ساختار کتاب شامل فصولی است که هر یک به یکی از ده غریزه انسانی که درک ما از واقعیت را تحریف می کنند اختصاص دارد. همچنین بخش هایی برای یادداشت نویسنده مقدمه و نتیجه گیری همراه با قوانین سرانگشتی برای تفکر واقع بینانه ارائه شده است. این اثر نه تنها به تحلیل مشکلات می پردازد بلکه راه حل ها و ابزارهایی عملی برای دیدن جهان به شکلی دقیق تر و مبتنی بر حقایق ارائه می دهد.

سوالات متداول

کتاب واقعیت نوشته کیست؟

کتاب واقعیت توسط هانس روسلینگ پروفسور سلامت بین الملل و سخنران برجسته تد به همراه پسرش اولا روسلینگ و عروسش آنا روسلینگ رونلاند به نگارش درآمده است. این اثر حاصل تلاش مشترک و نهایی هانس روسلینگ برای مبارزه با ناآگاهی هاست.

هدف اصلی کتاب واقعیت چیست؟

هدف اصلی کتاب واقعیت تغییر جهان بینی بدبینانه و نادرست مردم نسبت به وضعیت جهان است. این کتاب با شناسایی ده غریزه انسانی که درک ما را تحریف می کنند به خوانندگان می آموزد چگونه با داده ها و شواهد تصویری دقیق تر و امیدوارکننده تر از واقعیت های جهانی به دست آورند و بر جهل خودخواسته غلبه کنند.

مهمترین غریزه های معرفی شده در کتاب واقعیت کدامند؟

کتاب واقعیت ده غریزه را معرفی می کند که مهمترین آن ها شامل غریزه شکاف (تقسیم جهان به دو قطب) غریزه ترس (اغراق در خطرات) غریزه فوریت (اقدام عجولانه) غریزه مقصریابی (جستجوی یک مقصر واحد) و غریزه منفی گرا (تمرکز بر اخبار بد) هستند. این غرایز به ما کمک می کنند تا درک درستی از وضعیت جهان داشته باشیم.

غریزه شکاف در کتاب واقعیت به چه معناست؟

غریزه شکاف به تمایل ما برای تقسیم جهان به دو گروه متضاد (مانند فقیر و غنی یا توسعه یافته و در حال توسعه) اشاره دارد. این غریزه باعث می شود نواحی میانی و خاکستری نادیده گرفته شوند و یک شکاف بزرگ و غیرواقعی بین دو قطب ایجاد شود که به خطای ما در تحلیل واقعیت ها می افزاید و مانع از درک پیچیدگی های جهان می شود.

چرا خواندن کتاب واقعیت توصیه می شود؟

خواندن کتاب واقعیت برای هر کسی که می خواهد درک دقیق تر و مبتنی بر شواهد از جهان داشته باشد توصیه می شود. این کتاب به شما کمک می کند تا بر تعصبات شناختی غلبه کنید دیدگاه واقع بینانه تری نسبت به پیشرفت های جهانی پیدا کنید و با اطلاعات صحیح تصمیمات آگاهانه تری بگیرید. این اثر الهام بخش و روشنگر است و دیدگاه شما را به کلی تغییر خواهد داد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب واقعیت ( نویسنده هانس روسلینگ، اولا روسلینگ، آنا روسلینگ رونلاند )" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب واقعیت ( نویسنده هانس روسلینگ، اولا روسلینگ، آنا روسلینگ رونلاند )"، کلیک کنید.